به گزارش خبرگزاری حوزه از اصفهان، حجت الاسلام مسعود راعی، در سومین جلسه از سلسله مباحث گفتمان انقلاب اسلامی با تاکید بر نظریهی ولایت فقیه. در جمع طلاب مدرسه علمیه حضرت فاطمه محدثه (س) اصفهان، با بررسی ریشهی انقلاب رنسانس در اروپا، به تبیین دیدگاه مادیگرایانه در غرب پرداخت و گفت: با انقلاب رنسانس، دین از عرصهی حکمرانی بر تمام شئون زندگی انسان، کنار رفت و به جای تحقق و اجرای قوانین الهی، قانونی که از رهگذر توافق انسانها با یکدیگر تصویب میشود، جایگزین آن شد که متأسفانه پس از رنسانس، این دیدگاه، روش مرسوم و متدوال ادارهی حکومت، در اکثر کشورهای دنیا گردید.
استاد حوزه با بیان دیدگاه اسلامی، در عرصهی ادارهی حکومت، اظها کرد: در تفکر اسلامی، منظور از حاکمیت خدا، حاکمیتی مبتنی بر عقلانیت است، به عبارت دیگر، منظور از این نوع حاکمیت، آن است که، دین اسلام، ضمن احترام به قوانین انسانی، تا جایی این قوانین را مورد قبول قرار میدهد که در راستای کمال انسانی بوده و با سعادت اخروی و دنیوی انسان مغایرتی نداشته باشد. در نتیجه، از منظر اسلام، چنین قوانینی لازم الاجراست و در صورت عدم اجرای آنها در سطح جامعه، آحاد مردم باید مطالبهگر باشند. زیرا مطالبهگری سبب میشود، ارزشها به جایگاه اصلی خود بازگردند و روحیهی نشاط در بطن جامعه فراگیر شود.
وی در ادامه، با بیان نمونهای از مصادیق عقلانیت در حکومت امیرالمؤمنین امام علی علیه السلام افزود: در ماجرای ربوده شدن خلخال از پای یک زن یهودی در حکومت امیرالمومنین علیه السلام که توسط سربازان معاویه انجام شد، حضرت فرمودند: «اگر مسلمانی به خاطر این اتفاق دق کند و بمیرد، حق دارد و قابل سرزنش نیست». در این ماجرا شاهد آن هستیم که یک انسان یهودی در حکومت امام علی علیه السلام زندگی میکند ولی ایشان هیچ برخورد خصمانهای با این یهودی ندارند و حتی جان مسلمانان را سزاوار این میدانند که فدای چنین اتفاقی شود. حاصل سخن آنکه، این مسئله نمایانگر اوج وجود منطق و عقلانیت در یک نظام است، زیرا، حمایت یک حکومت، از مردم و اقلیتهای دینی، باعث ایجاد وحدت و پرهیز از تفرقه و در نتیجه استحکام نظام خواهد شد.
عضو هیئت علمی دانشگاه، عقلانیت را مهمترین و اصلیترین شاخصهی نظام مبتنی بر نظریهی ولایت فقیه برشمرد و بیان کرد: نظریهی ولایت فقیه، که شاکلهی اصلی آن، بر اساس مدل حکومت پیامبر گرامی اسلامصلی الله علیه وآله و سلم و امیرالمومنین امام علی علیه السلام است، میگوید: برای گمراه نشدن در امور دنیوی و اخروی به انسانی رجوع کنیم که مبری از خطا و به عبارت دیگر معصوم از گناه باشد، تا بتوانیم به او اعتماد کرده و شئون زندگی خود را به او بسپاریم.
وی گفت: در دوران غیبت امام زمان(عج) و فقدان حضور معصوم در سطح جامعه نیز عقل حکم میکند به کسی رجوع کنیم که شبیهترین انسان به امام معصوم و به عبارتی تالی تلو او باشد. امام عسکری علیه السلام در این رابطه روایتی بسیار زیبا دارند که میفرمایند: «فَأَمَّا مَنْ کَانَ مِنَ الْفُقَهَاءِ صَائِناً لِنَفْسِهِ، حَافِظاً لِدِینِهِ، مُخَالِفاً لِهَوَاهُ، مُطِیعاً لِأَمْرِ مَوْلَاهُ فَلِلْعَوَامِّ أَنْ یُقَلِّدُوهُ وَ ذَلِکَ لَا یَکُونُ إِلَّا بَعْضِ فُقَهَاءِ الشِّیعَةِ لَا جَمِیعِهِم» است. بر اساس این روایت، چنین فقیهی باید زمامدار امور مسلمین باشد و تبعیت از وی نیز لازم الاجراء خواهد بود. زیرا چنین فردی، همانند انسان معصوم، دین را خوب میفهمد، خوب تفسیر میکند و آن را خوب اجرا مینماید.
حجت الاسلام راعی، در ادامه با بیان یکی دیگر از مهمترین ویژگیهای ولی فقیه، تصریح کرد: علاوه بر ویژگیهای ذکر شده برای ولایت فقیه، عدالت نیز یکی از مهمترین ویژگیهای وی است، زیرا اگرچه ولیّ فقیه، معصوم نیست و ممکن است خطا و یا نسیانی داشته باشد، اما با وجود شاخصهی عدالت، در صورت بروز اشتباه، آن رامیپذیرد، عذرخواهی میکند و درصدد جبران آن برخواهد آمد، که این امر، بزرگترین تفاوت ماهیتی حکومتهای دیکتاتوری با حکومت جمهوری اسلامی میباشد.
استاد حوزه، با اشاره به اوضاع جهان، هنگام پیروزی انقلاب اسلامی اذعان کرد: انقلاب اسلامی که مبتنی بر نظریهی ولایت فقیه و حاکمیت قوانین الهی بر همهی شئون زندگی بشر است، در زمانی به پیروزی رسید که تمام جهان را، حکومتهای برخاسته از قوانین و آرا انسانی پر کرده بود و با ظهور این انقلاب الهی، نوری در اوج تاریکی متبلور شد و با همت امام خمینی رحمه الله علیه، پس از قرنها که از انقلاب رنساس میگذشت، از میان تمام حکومتهای برخاسته از مکاتب مادیگرایان، حکومتی الهی ایجاد شد و فطرتهای خفتهی جهانیان بیدار شد. به همین دلیل امام راحل رحمه الله علیه فرمودند: «انقلاب ما به جهان صادر گردید» و سبب شد که پس از چند قرن حکومت بشر بر انسان، آنها با حکومت الهی آشنا شوند و با گذر زمان، ان شاءالله شاهد آن خواهیم بود که با فروپاشی همهی مکاتب مادی و غیر الهی، بیداری اسلامی و سپس بیداری جهانی، تمام دنیا را فراگیرد.